میدونی

آدمها را باید در شرایط غیر عادی شناخت ، شرایط عادی که همه عادین

دیروز اومد ، بهترین دوستم ، بی خبر اومد ، وقتی رفت دیگه رفاقتی نبود

سوار ماشین شدم ، دیدم تنهام ، اون از رفقام ، اون از نون اون از زن و بچم اون از پدر مادرم .

دیدم تنهام

تنهایی اشک ریختم ، تنها مثل همیشه

دیگه هیچکس مهم نیست ، دیگه رو هیچکس حساب نمیکنم

من تنهام 

دیروز با خدا دعوام شد ، گفتم آخه چرا به زور یکی را نگه میداری یکی که نمیخواد بمیره به زور میبری ؟ خب نمیخوام ، چه زوریه آخه ؟

راسی

رفتم مشاور
گفت چته گفتم میخوام بمیرم ، 45 دقیقه کشعر گفت و 85 تومن گرفت

حال من خوب بشو نیست

این نیز بگذرد .

 

پ.ن : حداقل هفته ای یه بار وبلاگشو چک میکردم ، مدتها بود خودشم به وبلاگش سر نمیزد ، من که زیاد دوست ندارم ، اما حامد بهترینشون بود، دیگه نیست ، نه تنها بهترینشون ، کلا دیگه نیست !

 

 


آدمها همیشه مشغول اثبات کردن خودشونن ، آدم ها همیشه میخوان ثابت کنن خوب هستند، خوب بودن نسبیه، پس میشه گفت همه از دید خودشون خوبن! حتی یه قاتل هیچوقت فکر نمیکنه آدم بدیه، اونم خوبه، کار درست را انجام میده ولی از دید خودش . حالت دفاعی آدمها یه چیز ذاتیه، هر کسی دوست داره از خودش دفاع کنه، از شخصیتش، از تصمیمهاش، از فکرهاش، از عملش. مشکل اینجاست که ما نمیتونیم درون ذهن همو ببنیم، و گرنه شاید ما همیشه به همدیگه حق میدادیم.
ما تماشاچیانی هستیم که پشت درهای بسته مانده ایم دیر آمده ایم! خیلی دیر . پس به ناچار حدس میزنیم شرط می بندیم و شک میکنیم . و آن سو در در صحنه اصلی بازی به گونه ای دیگر در جریان است . حسین پناهی پ.ن : زندگی ما شبیه آدمهایست که همیشه دیر رسیده ایم، تلاش کرده ایم، اما دیر، فهمیده ایم، اما دیر، خیلی دیر .
توی این غروب دلگیر جدایی توی غربتی كه همرنگ چشاته همیشه غبار اندوه روی گلبرگ لباته حرفی داری روی لبهات اگه آه سینه سوزه اگه حرفی از غریبی ، اگه گرمای تموزه تو بگو به این شكسته قصه های بی كسیتو اضطراب و نگرانی ، حرفای دلواپسیتو نمی تونم غریبه باشم توی آیینه چشمات تو بذار كه من بسوزم مثل شمعی توی شبهات نمی تونم … نمی تونم . پ.ن : نمیتونم .

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

دانلود فایل پادشاه رمان Perspective لیست بهترین پیج های اینستاگرام خرید اینترنتی